این وبلاگ نامی ندارد parvarsh.loxblog.com.بر سنگ مزارم ننویسید که او تنها بود بنویسید بهترین دوست تنهایی بود
| ||
|
نگارش زبان کردی زبان کردی اکنون با دو نوع الفبای عربی و لاتین نوشته می شود. آموزش خواندن و نوشتن زبان کردی با الفبای عربی را با دو شیوه می توان آموخت. شیوهی اول که اکنون در کردستان عراق مرسوم است، به مانند شیوهی آموختن زبان فارسی در مدارس ایران میباشد. این شیوه مخصوص کسانی است که تازه شروع به خواندن و نوشتن می کنند و شکل و صداهای الفبا را نمی شناسند و در این روش طی چندین درس شکل و صداهای الفبا به شاگردان یاد داده می شود. روش دوم که در اینجا گفته می شود شرط آموزش این است که کسانی که می خواهند زبان کردی را یاد بگیرند شکل و طرز تلفظ حروف الفبای فارسی(عربی) را بشناسند. حروف الفبای کردی در الفبای کردی دو نوع حرف داریم یکی حروف مصوت (صدادار ، دهنگدار) و دیگری حروف صامت (بی صدا ، بێدهنگ) . حروف صدادار از ارتعاش تارهای صوتی به وسیلهی هوای بازدم به وجود می آیند و به کمک همین صداها، حروف بی صدا ادا می شوند و حروف صدادار نیز بدون ترکیب با حروف بی صدا نمی توانند کلمه بسازند. کلمه (وشه) از ترکیب چند حرف درست می شود و ممکن است شامل یک بخش (کهرت - بڕگه) یا بیشتر باشد. در مدارس ، بخش کردن کلمات آـموزش داده می شود و معمولا بخش کردن با حرکت دست ها نمایش داده می شود و در هر بخش یک بار دست ها پایین آورده می شود. هر بخش از یک حرف صدادار و یک یا چند حرف بی صدا تشکیل می شود. برای یادگیری طرز نوشتن و خواندن زبان کردی لازم است که حروف بی صدا (بێدهنگ) consonants و صدادار ( دهنگدار) vowels را بشناسیم طبق عقیدهی اکثریت زبان شناسان کرد حروف بی صدا(بێدهنگ) 29 حرف به این شرح می باشد: ﺌ ب پ ت ج چ ح خ د ر ڕ ز ژ س ش ع غ ف ڤ ق ک گ ل ڵ م ن و ه ی این حروف در لاتین به شکل زیر نوشته می شوند: Š S Z Z Ř R D X H Č J T P B — Y H W N M Lˇ L G K Q V F X , «اصولا گفتن بزوێن به جای دهنگدار (صدادار) و دهنگ به جای بێدهنگ (بی صدا) صحیح تر است.» بعضی از زبان شناسان با استناد به تلفظ بعضی کلمات در یکی از لهجه های کردی (کرمانجی ژووروو)، ص را نیز جزو حروف کردی به حساب می آورند که البته با توجه به به اینکه این حرف در کلمات معدودی از این لهجه مشاهده می شود و از طرفی طبق قواعد فونولژی حروف «ص» و «س» در زبان کردی هر دو متعلق به یک فونیم هستند پس نشانه «س» برای هر دو حرف کافی است. با توجه به حروف صامت کردی مشاهده می کنیم دو حرف « ڤ – ڵ » که جزو الفبای کردی هستند در الفبای فارسی وجود ندارند و حرف « ڕ » قه ڵه و « ر بزرگ » با وجود اینکه در فارسی نیز تلفظ می شود جزو حروف الفبای فارسی منظورنشده و درنوشتن ، فرقی بین « ر » لاواز و« ڕ» قه ڵه و قایل نمی شوند. همزه که در کردی به صورت «ئ» نوشته شده اصولا بجز کلماتی که از عربی وارد کردی شده اند در کلمات خالص کردی (به استثناء دو کلمه ههء و نهء که آنها نیز تغییر یافته «ها» و «نا» هستند و بهتر است به همان صورت تلفظ و نوشته شوند ) وجود ندارد و نیز همزه همیشه در اول کلمات می آید . اصولا آمدن همزه در اول کلمات هم بدین صورت است : در حروف صداداری که در اول بخش (بڕگه) می آیند همزه چون یک فونیم کمکی «یاریدهدهر» در جلو آنها می آید مانند: ئاور – ئهندازه – ئارد و چون در زبان کردی همزه یک فونیم مستقل نیست، به همین جهت در نوشتن کردی با الفبای لاتین ، نوشتن آن لازم نیست. حروف صدادار یا دهنگدار vowel به شرح زیر می باشند: ا ﻪ و وو ۆ ی ێ بزرۆکه «کورته بزوێن» این حروف در لاتین به شکل زیر نوشته می شوند: û u o î I ê e A باید به این نکته توجه داشت که تمام حروف اول بخش یا کلمه بی صدا می باشند و حروف صدادار هیچ وقت در اول کلمه نیامده و هیچ گاه نیز دو حرف صدادار پشت سر هم نمی آیند. برای اینکه بدانیم در هر کلمه (وشه) چند حرف صدادار وجود دارد، باید بدانیم کلمه دارای چند بخش (کهرت) یا هجا می باشد.آن گاه درمی یابیم که هر بخش یا هجا شامل یک حرف صدادار و یک یا چند حرف بی صداست. برای نمونه به این کلمات توجه نمایید: موو باران م وو با ران ب د ب ا ر ا ن ب د ب د ب میراوا می را وا م ی ر ا و ا ب د ب د ب د کرماشانی کر ما شا نی ک بزرﬞوکه ر م ا ش ا ن ی ب د ب ب د ب د ب د در این جا مثال هایی را هم برای حروف صدادار و بی صدا در زبان لاتین می آوریم: Têkošan šan ko Tê n a š o k ê T ب د ب د ب د ب Kurd Bizin Serma K u r d zin Bi ma Ser ب ب د ب n i z i B a m r e S ب د ب د ب د ب ب د ب مقایسه حروف الفبای کُردی و فارسی و کُردی لاتین پیتی بێده نگ « Consonants » ردیف کُردی کُردی لاتین فارسی ردیف کُردی کُردی لاتین فارسی 1 ﺌ __ __ 16 ع , ع 2 ب B ب 17 غ X غ 3 پ P پ 18 ف F ف 4 ت T ط . ت 19 ڤ V __ 5 ج J ج 20 ق Q ق 6 چ Č چ 21 ک K ک 7 ح H ح 22 گ G گ 8 خ X خ 23 ل L ل 9 د D د 24 ڵ Lˇ __ 10 ر R ر 25 م M م 11 ڕ Ř __ 26 ن N ن 12 ز Z ذ.ز.ض.ظ 27 و W و 13 ژ Z ژ 28 ه H ه 14 س S ث. س. ص 29 ی Y ی 15 ش Š ش حروف بی صدا(ط – ذ – ظ – ض – ص - ث) در کلمات خالص کردی وجود ندارد و در کلمات عربی که وارد زبان کردی شده اند به جای ط از «ت» و به جای ذ – ظ – ض از «ز» و به جای ص – ث از «س» استفاده می کنیم. ردیف کردی کردی لاتین فارسی(عربی) 1 ا A ا 2 ه E « َ » 3 و U - 4 وو U و 5 ۆ O « ُ » 6 ی I ی 7 ێ Eﬞ « » ِ 8 بزرۆکه i - نکته:در فارسی و کردی تنوین وجود ندارد و تنوین استفاده شده در بعضی از کلمات مخصوص زبان عربی است که واژگان آن زبان فارسی استفاده می شود و همچنین کلماتی مثل موسی و عیسی در زبان کردی به صورت موسا و عیسا نوشته می شود. چنانچه مشاهده می کنیم در فارسی 6 حرف صدادار داریم که به دو دسته حروف صدادار بلند (ا – ی – و ) و حروف صدادار کوتاه (اعراب یا حرکات ) ( ) .حروف صدادار بلند «ا – ی - و» در کردی نیز عینا وجود دارد ولی به خاطر اینکه «و» کشیده کردی با «و» کوتاه مخصوص کردی در نوشتن تفاوت داشته باشد «و» صدادار فارسی «وو» نوشته می شود و به جای فتحه از « ﻪ » و کسره از «ێ» و ضمه از «ۆ» استفاده می شود. شکل نوشتن «و» صدادار و «و» بی صدا و «ی» صدادار و «ی» بی صدا در کردی با الفبای عربی یکی است و حرف « ﻪ ه » نیز چنانچه به جای فتحه باشد، صدادار و به صورت « ﻪ ه » نوشته شده و چنانچه به جای حرف « ﻫ » فارسی باشد، بی صدا و به این صورت « ﻫ » نوشته می شود. حروف مصوت (دهنگدار) [Vowels] در زبان کردی زبان کردی دارای 8 حرف صدادار می باشد (ا - ﻪ - و – وو – ۆ – ی – ێ بزرۆکه) . در این میان حرف «ا - ی» هم از لحاظ تلفظ و هم از لحاظ نوشتن در زبان های کردی و فارسی مثل هم می باشند. به همین جهت ابتدا این دو مصوت را شرح داده و سپس به شرح سایر مصوت ها می پردازیم. 1_ مصوت «ا »: این مصوت در زبان های کردی و فارسی به یک صورت نوشته می شود و تلفظ آن هم یکسان است. باید توجه داشت که در زبان فارسی همزهی اول کلمات به صورت الف نوشته می شود ، مانند «اندازه»که یک کلمه خالص فارسی است . و «اختیار» که یک کلمهی عربی وارد شده در فارسی است. برای مثال به کلمات زیر توجه فرمایید: کردی ← دارا مار هادی پهیدا کامیل فارسی ← دارا مار هادی پیدا کامل در زبان های فارسی و عربی اکثرا الف و همزه به یک صورت نوشته می شوند مانند : اختیار، احتیاج، اندازه. برای شناسایی این دو حرف از همدیگر با توجه به اینکه الف یک حرف صدادار و همزه یک حرف بی صداست، باید به این نکته توجه داشت که چون الف یک حرف صدادار است هیچ وقت در اول کلمه نمی آید پس حروفی که در اول کلمه نوشته می شوند همزه هستند. طرز نوشتاری حرف«ا» در کردی لاتین به صورت A.a)) نوشته می شود ولی تلفظ آن درلاتین به همان صورتی است که در فارسی و عربی گفته شد.در اینجا برای مثال کلماتی را به دو صورت نوشتاری کردی و لاتین می آوریم. کردی به الفبای عربی کردی به الفبای لاتین ناز Naz بابه Babe دایه Daye 2- مصوت «ی» حرف صدادار «ی» نیز در کردی و فارسی به یک صورت نوشته شده و به یک نوع تلفظ میگردد.برای نشان دادن حرف «ی» در کردی لاتین، از حرف (.îÎ) استفاده می شود و از لحاظ تلفظ مانند زبان فارسی و عربی است فقط نحوه نوشتن آن با فارسی و عربی فرق می کند. در اینجا برای مثال کلماتی را به دو صورت نوشتاری کردی و لاتین می آوریم. کردی به الفبای عربی کردی به الفبای لاتین ژین Jîn دین Dîn شین Šîn حرف «ی» بعضی مواقع کمی کوتاه و بعضی مواقع کشیده تلفظ می شود، ولی در هر حال یک حرف بوده و حالات کوتاه و کشیده آن دو حرف جداگانه نیستند. معمولا «ی»هایی که به جای کسره در فارسی هستند، در کردی به صورت «ی» کوتاه تلفظ می شوند. مانند: حَسَنِ پسرِ رَحمان که در کُردی این طور نوشته می شود: حهسهنی کوڕی رهحمان. دارِ بی بَر: که در کردی این طور نوشته می شوند : داری بێ بهر مَردِ رَشید: که در کردی این طور نوشته می شوند: مهردی رهشید. ولی بقیهی «ی» های صدادار دیگر کمی کشیده تر تلفظ می شود مانند: سهوزی- بۆکانی- کوردی- شیر- پهنیر. اگر حرف «ی» کشیده بعد از حروف بی صدا بیاید با یک «ی» نوشته می شود مانند: : سهوزی- ﺑۆکانی و اگر «ی» کشیده بعد از حروف صدادار بیاید با دو «ی» نوشته می شود مانند: ئاوایی- بانهیی . در کلماتی که «ی» اضافه هم دارد «ی» اضافه به «ی» کشیده اضافه و با دو «ی» نوشته می شود مثال: « ئاوهدانیی وڵات- وهزارهتی رۆشنبیریی کوردستانی عێڕاق». چنانچه در قسمت قبل مشاهده شد در نوشتن کردی با الفبای عربی «ی» صامت و «ی» مصوت به یک شکل نوشته می شوند، برای تشخیص آنها از هم در کلمات ، باید به این قاعده توجه داشت که همواره «ی» حرفِ دومِ بخش، صدادار و «ی» حرف اول و دوم به بعد « سوم » بی صدا هستند. مثال: برای «ی» صدادار: شیر – پهنیر- ههویر- دیل. مثال برای «ی» بی صدا : یهک- یار- کهی- نۆبهی. حرف صدادار « و » یا واو کوتاه این حرف صدادار مختص زبان کُردی می باشد و در زبان فارسی متداول نیست «و» کشیده « وو » کوتاهتر است و در تلفظ این حرف دهان کمتر از تلفظ ضمه باز می شود. در بعضی کلمات مشترک بین کُردی و فارسی، معمولاً در زبان فارسی این کلمات با ضمه تلفظ می شود و تلفظ آن در کُردی به صورت «و» کوتاه می باشد مانند: کُشتن که در کُردی کوشتن و کلمه گُرگ که تلفظ آن در کُردی به صورت گورگ می باشد. در اینجا برای مثال چند کلمه کُردی که در آن از «و» کوتاه استفاده شده می آوریم: گورگ- قوڕ- بولبول- قوژبن- دوژمن. مثال کلماتی را به دو صورت نوشتاری کردی و لاتین می آوریم: Kurd – Gurg - Xunav خوناﭫ - گورگ - کورد در رسم الخط کُردی با الفبای عربی «و» کوتاه صدادار و «و» بی صدا به یک شکل نوشته می شوند ولی در رسم الخط کُردی با الفبای لاتین از حرف «u» برای «و» صدادار و از حرف «w» برای «و» بی صدا استفاده می شود. در نوشتن کُردی با الفبای عربی باید از این قاعده استفاده کرد که همیشه «و» حرف دوم بخش صدادار و «و» های بخش اول یا دوم به بعد (سوم) بی صدا هستند. در اینجا برای هر یک از «و» بی صدا و «و» صدادار مثال هایی می آوریم. «و» بی صدا: ورد کاوه کهو نهوبههار ویزه «و» صدادار: کورد کوﻠﻟﻪ بولبول بوختان کوڵاو حرف صدادار «وو» حرف صدادار «و» کشیده در تلفظ مشابه «و» صدادار فارسی است و به این علت به صورت «وو» نوشته می شود که با «و» کوتاه تمایز داشته باشد. در اینجا برای مثال چند کلمه که در آن «وو» وجود دارد می آوریم: کُردی: بلوور تهندوور ئارهزوو کهندوو سووتاندن فارسی: بلور تنور آرزو کندو سوزاندن در همین خصوص لغاتی را به کردی و لاتین می آوریم: نوشتن کردی به الفبای عربی (واو بلند) نوشتن کردی به الفبای لاتین (واو بلند) نوشتن کردی به الفبای عربی (واو کوتاه) نوشتن کردی به الفبای لاتین (واو کوتاه) کورد Kurd وریا Wirya جودا Cuda راوێژ awêjŘ موژگان Mujgan مراوی Mirawî در اینجا چند مثال هم برای «وو» یا «Û» می آوریم: Nûr - Dûr – Xûl – Sûr – Nûsîn نووسین – سوور - غوول – دور - نوور حرف صدادار «ه - ﻪ» این حرف که در حالت چسپان به صورت « ﻪ» و در حالت جدا به صورت «ه» نوشته می شود. در عربی با علامت فتحه ( َ )نوشته می شود. در زبان کُردی این علامت «سهر» نامیده می شود و به صورت یک حرف صدادار «ﻪ - ه» نوشته می شود. در هر سه زبان کُردی، فارسی و عربی تلفظ آن یکسان بوده و تنها اختلاف آنها در نوشتن است. در فارسی فتحه جزو حروف صدادار کوتاه بوده و در هر دو زبان فارسی و عربی به صورت علامت «اعراب» نشان داده می شود. برای اینکه بهتر بفهمید به کلمات زیر توجه فرمائید: کُردی: دهست نههار سهرما دهرمان بهغدا فارسی: دَست نَهار سَرما دَرمان بَغداد باید توجه داشت حرف «ﻫ» اگر به جای «ﻫ» فارسی باشد، بی صداست و همیشه در اول کلمه یا بخش می آید، مانند کلمات: هار، بههار، ههشت- ههستان. مصوت «ێ» این حرف صدادار در عربی ، کسره «—ِ— » و در فارسی، زیر «—ِ— » نوشته می شود و در زبان کردی به آن ژێر گفته می شود و به صورت «ێ» نوشته می شود تلفظ آن در هر سه زبان به یک صورت می باشد ولی در نوشتن در فارسی و عربی به صورت اعراب نشان داده شده در کُردی به صورت «ێ» نشان داده می شود.به عنوان مثال: کُردی: ئێعلام مێهرهبان سێحر فارسی: اِعلام مِهربان سِحر حرف صدادار «ۆ» به این حرف «ۆ» واو کراوهوه یا باز می گویند. برای تلفظ این حرف دهان بیشتر از «و» کوتاه باز می شود در عربی آن را به صورت اعراب (حرکة) ضمه و شکل —ُ— نشان می دهند و در فارسی به آن پیش و در کُردی به آن بۆر می گویند. تلفظ آن مشابه ضمه اول کلمات عربی و پیش فارسی است البته باید به این نکته توجه نمود که گاهی بعضی از کلمات مضموم (پیش دار) فارسی در زبان کُردی به صورت «و» کوتاه کُردی تلفظ می شود مثلاً کلمه کُرد در کُردی به صورت کورد یا کشتن به صورت کوشتن تلفظ می شود و این موضوع باعث شده که بعضی از صاحب نظران ضمه را معادل «و» کوتاه بدانند ولی معادل ضمه «ۆ» باز می باشد نه «و» کوتاه و این ناشی از اختلاف در تلفظ بعضی از کلمات در این دو زبان است برا فهمیدن بهتر به کلمات زیر توجه فرمایید: چۆم- رۆژ- کۆرپه- کۆڵان- گۆرانی- جۆ بزرۆکه یا کورتهبزوێن این مصوت در عربی به کسرهی مختلسه مشهور است، کوتاهتر از کسره ( ژێر- ێ) می باشد و صدایی بین سکون و کسره دارد و در فارسی معمولاً به صورت کسره ادا شده و این حرف نیز مانند «و» کوتاه مخصوص زبان کُردی است. برای مقایسه کسره در فارسی و بزرۆکه در کُردی به دو کلمه زیر توجه کنید: فارسی- مِس دِل کُردی- مس دڵ در زبان کُردی با الفبای عربی، این مصوت در تلفظ وجود دارد ولی در کتابت نوشته نمی شود و تاکنون علامتی برای آن تعیین نشده است. استاد عبدالرحمن شرفکندی «ههژار» از علامتی مثل سکون عربی برای نشان دادن این مصوت استفاده کرده است مانند: قژ، کل، پل، پڕ؛ که از طرفی تشابه این علامت با علامت سکون ایجاد اشکال می نماید و از طرف دیگر این گونه تصمیمات باید به وسیله یک مجمع علمی یا فرهنگستان گرفته شود و نظریه ی شخصی با هر درجه و پایه ی علمی نمی تواند ملاک عمل قرار گیرد. در نوشتن رسم الخط کُردی با الفبای لاتین علامت «i» برای این حرف صدادار در نظر گرفته شده است، مانند: کُردی با رسم الخط عربی = مست پل گڕ پرد کُردی با رسم الخط لاتین = Pird GÎr Pil Mist به این نکته باید توجه داشت که در اول هر کلمه ای که با دو حرف صامت پشت سر هم شروع شده است، حتماً بزرۆکه می آید مانند: من، پرد، قڕ. چنانچه در آخر کلمه دو حرف صامت به دنبال هم بیایند، آمدن بزرۆکه در میان آنها بستگی به نحوه ی تلفظ آن کلمه دارد. ممکن است بزرۆکه بیاید و یا اینکه نیاید. در کلمات زیر آمده است: کردن، دوژمن، بن بڕ. و در کلمات زیر نیامده است: کورد، کورت، گورگ. اگر در وسط کلمه، در دو بخش جداگانه ی آن، دو حرف بی صدا در کنار هم قرار گیرند، چون هر یک از این حروف به یک خوشه ی همخوانی تعلق دارند، در میان آنها بزرۆکه نمی آید. مانند: کرته- پژدهر- مسگهر. بحثی پیرامون مصوت های مرکب [ وێ- وی- وا ] در بعضی از زبان ها گاهی دو یا چند حرف صدادار بدون فاصله به دنبال یکدیگر در یک بخش می آیند که تلفظ مخصوصی را پدید می آورند که آن را مصوت مرکب «Diphthong» می گویند. در زبان کُردی نیز در بعضی کلمات مصوتی مرکب با تلفظ « وێ — وی» وجود دارد، نظیر کلمات : گوێر، سوێر، خوێن، کوێر، ههنگوین، نێنگوین که در آن حروف وێ — وی نوعی مصوت مرکب به وجود آورده اند. مثلاً در کلمه گوێز «وێ» مصوتی مرکب درست کرده و با الفبای لاتین چنین نوشته می شود: «Gûez» که حروف «ûe» مصوت مرکبی را پدید آورده اند. همچنین در کلمه ی نێنگوین «Nênguin» «ui» مصوتی مرکب است بعضی از کارشناسان زبان را عقیده بر این است که در زبان کُردی مصوت مرکب وجود نداشته و بلکه در این نوع کلمات تلفظ ویژهی حروف «وێ — وی» تحت تأثیر حرف ماقبل آنها می باشد. برای مثال در کلمه ی گوێز: حرف صامت: «گ + بزرۆکه + حرف صامت «و» مصوت «ێ» + حرف صامت «ز»» Giwêz= G+ I+W+ê+z یعنی در کلمه ی بالا بزرۆکه بعنوان یک مصوت کوتاه باعث ایجاد تغییر آوایی در تلفظ گردیده است که البته با توجه به این که هیچ کس در تلفظ، حروف ماقبل « وێ — وی » را در این کلمات به صورت تمایل به کسره تلفظ نمی کند و اصولاً امروزه زبان شناسی علمی بر اساس فونتیک استوار است، ضمن احترام به نظرات سایر صاحب نظران به نظر من بعد از حروف ماقبل « وێ — وی » بزرۆکه وجود نداشته و من « وێ — وی » را در زبان کُردی مصوت مرکب (Diphthong ، دوو لایهنه) به حساب می آورم. مصوت مرکب «وا»نیز در بعضی از کلمات وجود دارد، مانند: «چوار»که بعد از حرف «چ» مصوت مرکب «وا» آمده است. «ل»قهڵهو (درشت) و لاواز (خفیف) در کُردی دو نوع «ل» داریم یکی «ل» لاواز که تلفظ آن همانند «ل» در زبان فارسی است مانند: لێو- مل- بلوێر- کل. دیگر ل قهڵهو (ڵ) که در فارسی وجود ندارد و مخصوص زبان کُردی است و در زبان های ترکی آذربایجانی و انگلیسی وجود دارد مثال کُردی: ماڵ- کاڵ- کوڵیو- کۆڵیو- کۆڵهکه- شاڵاو. برای تشخیص «ل» قهلهو (ڵ)از ل لاواز (ل) بر روی آن علامت «ˇ» قرار می دهیم. در زبان ترکی آذربایجانی این تلفظ وجود دارد مانند: ماڵ و کاڵ و در زبان انگلیسی هر گاه دو حرف LL پشت سر هم بیایند تلفظ مشابه ڵ قهڵهو کُردی را ایجاد می نمایند، مانند: SHALL- CALL حرف «ل» قهڵهو یا درشت (ڵ) هیچ وقت در اول کلمات نمی آید و تمام «ل» های اول کلمات ، ل لاواز یا خفیف هستند مانند: لێو- لووره. حرف «رم قهڵهو یا درشت (ڕ) چنانچه نوک زبان به ابتدای سقف زبان چسپیده و به پشت دندان های فوقانی برسد، تلفظ این حرف ممکن خواهد بود، در حالی که برای تلفظ «ر» لاواز یا خفیف می بایست نوک زبان را به پشت دو دندان وسط بالایی نزدیک کرد. در زبان کُردی همه کلماتی که با حرف «ر» شروع می شوند حتماً «ذ» درشت است، عده ای را عقیده بر این است که برای حفظ زیبایی کلمه بهتر است علامت «ˇ» بر روی «ر» های اول نوشته نشود ولی عده ای معتقد هستند «ر» از اختصات «ڕ» قهڵهو یا درشت می باشد و باید بر روی «ڕ» های اول کلمات نیز علامت «ˇ» گذاشت، البته امروزه به خاطر مسایل حروفچینی علامت «ˇ» را در زیر «ڕ» قرار می دهند. چند مثال برای «ڕ» درشت: ڕۆژ – ڕێوی- کوڕ- غهڕغهڕه. کلمات خارجی که در زبان کُردی وارد شده اند چطور باید نوشته شوند؟ در زبان کُردی از زبان های دیگر و بیشتر از همه زبان عربی کلمه وارد شده است. حال باید این کلمات با چه رسم الخطی نوشته شوند. چنانچه قبلاً گفتیم تعدادی از حروف مخصوص عربی مانند: ط- ظ- ض- ذ ث- ص. در زبان کُردی چنین نوشته می شوند. به جای ط ت به جای ظ. ض. ذ ز به جای ث. ص س و به جای اعراب از حروف استفاده می کنیم به جای فتحه از « ﻪ » به جای کسره از «ێ» و به جای ضمه از «ۆ» استفاده می کنیم و با توجه به نکات بالا تقریباً 50% نوشتن رسم الخط کُردی را آموخته ایم. در مورد نوشتن کمات عربی در زبان کُردی دو نظریه ارایه شده است؛ یکی اینکه کلمات عربی که حروف مخصوص عربی دارند با همان حروف نوشته شده و در نوشتن آنها از قواعد مخصوص رسم الخط عربی استفاده شود که البته به عقیده ی ما این طرز نوشتن درست نیست زیرا در نوشتن یک زبان فقط باید از یک نوع الفبا استفاده شود این غلط در نوشتن زبان کُردی با الفبای لاتین بیشتر محسوس است برای مثال کلمه عربی صلح با رسم الخط کُردی با الفبای عربی «سوڵح» و با الفبای لاتین «sûÎh» نوشته می شود که چون الفبای لاتین و کُردی از لحاظ شکل کاملاً جدا هستند این تفاوت به خوبی آشکار بوده و لزوم نوشتن کلمات عربی با الفبای کُردی را به خوبی مشخص می سازد. در مورد نوشتن تشدید در زبان کُردی چون در نوشتن زبان کُردی کاملاً از شیوه ی فونتیک استفاد می شود و کلمات چگونه تلفظ می شوند همانگونه هم نوشته می شود در بخش کردن کلمات مشدد تکرار حرف مشدد کاملاً محسوس است پس باسد به جای نوشتن تشدید بر روی حرف آنرا دوبار نوشت مانند: بزّاز ← بهززاز عبدالله ← عهبدوللأ مصلح الدین ← موسلیحوددین در کُردی کلمات حروف مشدد کم داریم و می توان در نوشتن کلمات مشدد که کُردی هستند هم با تکرار حرف و هم بدون آن نوشت مانند: خللۆر یا خلۆر در نوشتن کلمات بیگانه هر کلمه ای که از زبان بیگانه وارد کُردی شود باید تمام قواعد زبان کُردی «از لحاظ فونتیک- فونولوژی- مورفولوژی- سینتاکس» را بپذیرد. مثلاً کلمه ی «تهماته»که تغییر یافته ی تومێیتۆی انگلیسی، «تهواو»که تغییر یافته ی «تمام» عربی و «ﺌاقڵ» که تغییر یافته ی عاقل عربی است، از نظر ساختاری تغییر پیدا کرده و به مرور در زبان کُردی تثبیت شده اند، همچنین اگر برای چیزی دو کلمه بیگانه و خودی باشد باید از کلمهی خودی ایتفاده شود. 1- در بعضی از لهجه های کُردی چنانچه حرف «ک» در جلو یکی از حروف «ی- ێ- وێ» قرار گیرد، تلفظی مابین «ک» و «چ»یدا می کند که به آن«ک» (اجوف)می گویند مانند: کیسه- کیله- کێرد- کوێر- کوێستان همچنین «گ» نیز اگر در جلو حروف «ی- ێ- وێ- وی» قرار گیرد، تلفظی میان «گ» و «ج» پیدا می کند مانند: گیسک - گێشه- گێره- گوێنی- ههنگوین- نێنگوین. جدانویسی و سر هم نویسی کلمات مبحث جدانویسی و سر هم نویسی کلمات مبحثی است که هم در زبان فارسی و هم در زبان کُردی در میان زبان شناسان و ادبا اختلاف رأی بسیار است به خصوص در زبان فارسی این مقوله بسیلر مفصل بحث شده و در کتب درسی هم به طور کلی تثبیت نشده و هنوز هم گاهگاهی تغییراتی در کتاب های دبیرستانی و دانشگاهی بر این اساس می دهند. در رسم الخط کُردی دو نظریه متفاوت از هم وجود دارد و برای درک بهتر این موضوع لازم است به شرح انواع کلمه بپردازیم: 1- کلمه ساده: کلمه ای است که از یک جزء تشکیل شده باشد و ممکن است مستقل باشد یعنی خود به تنهایی و بدون کمک کلمه ی دیگر دارای معنی کامل و مختص به خود باشد. معنی کامل از این نظر که به کمک کلمه ی دیگر برای داشتن معنی محتاج نباشد و مختص به خود یعنی اینکه این معنی فقط مخصوص خودش باشد مثلاً درخت که کلمه ساده ی مستقلی است و در موقع شنیدن این کلمه جسمی را که دارای ریشه و ساقه ی نسبتاً ضخیم و شاخه و برگ است به نظر می آوریم که این صفات مختص به این جسم است. کلمه مستقل نظیر: وێنجه- دار- سپی- سینهما- چوار- خهوتن- ﺌهو- زۆر. چنانچه دقت کنیم یکی از اقسام کلمه هستند. وێنجه و دار= اسم سپی = صفت ئهو = ضمیر سینهما = اسم زۆر = قید چوار = عدد خهوتن = مصدر 2- کلمه ی ناقص: به کلماتی گفته می شوند که به تنهایی دارای معنی نیستند و با کمک کلمات دیگر در جمله ادا می شوند مانند : ادوات الحاقی- حروف اضافه- حروف عطف- ندا- نشانه. 3- کلمه مرکب: کلمه ای است که از دو کلمه ی مستقل ساده یا یک کلمه مستقل ساده و یک کلمه ناقص تشکیل شده باشد که در حالت اول در کُردی به آن وشهی لێکدراو و در حالت دوم به آن وشهی داڕژاو می گویند. مثال برای کلمه مرکب که از یک کلمه ناقص و یک کلمه مستقل درست شده باشد «داڕژاو»: بێدهنگ- باشتر. حال که با کلمات مستقل، ناقص و مرکب آشنا شدیم به شرح نظر خودمان دربارهی جدانویسی و سرهم نویسی می پردازیم: هر واژهای که معنی مستقلی دارد باید به صورت جداگانه نوشته شود و واژهای که دارای معنی ناقص است و با اضافه شدن با واژهی دیگر صاحب معنی می شود و یا با پیوستن به واژهی مستقلی معنی دیگری به غیر از معنی واژهی مستقل که به آن اضافه شده، به وجود می آورد، باید به صورت سر هم نوشته شود. لازم است در مورد سرهم نویسی و جدانویسی کلمات موارد زیر رعایت کنیم: 1- افعال ساده در جمله به صورت جداگانه نوشته می شوندمانند: پیرۆت له بارامی دا نیشتمان رۆیشت رزگار کاری کرد 2- کلمات مرکبی که از دو جزء معنی دار مستقل به وجود آمدهاند و پس از ترکیب معنی تازهای به وجود می آورند، باید سرهم نوشته شوند. رێ + پێوان = رێپێوان گوێ + گرتن = گوێگرتن 3- پیشوند (پێشگر) و میانوند (نێوانگر) و پسوند (پاشگر) به کلمه می چسبند. مانند: بێکه س- لێدوان- چاوپێکهوتن- کارتێکه وتن- کارتێکردن- لهوێدا- مسگهر 4- صفت تفضیلی (ئاوهڵناوی سهری) به اسم پیش از خود می چسپد مانند: چاکتر- خۆشتر- قووڵتر- ترسهنۆکتر. چنانچه «تر» به معنای دیگرباشد باید جدا نوشته شود مانند: کارێکی تر- بهرخێکیتر- ماڵێکی تر- جارێکی تر. 5- حرف عطف «و» که کلمات یا عبارات و جملات را به هم مربوط می کند، به کلمه پیش از خود نمی چسبد. مانند: بانه و مهریوان خۆشن- رێبین و ئاسۆس بران. ولی اگر حرف عطف «و» باعث به وجود آمدن معنای تازهای در کلمه ی مرکبی که با کمک حرف عطف «و» به وجود آمده است، شود «و» به کلمه ماقبل خود می چسبد. مانند: خرینگوهۆڕ- زرموکوت- نهرمونۆڵ. 6- «ی» اضافه باید به کلمه پیش از خود بچسبد. مانند: بۆکانی- عیڕفانی- خواردهمهنی سجاوندی «نشانه گذاری» مقصود از «نقطه گذاری» یا «سجاوندی» به کار بردن علامت ها و نشانه هایی است که خواندن و فهم درست مطالب را آسان می کند و در رفع بعضی ابهامات کمک می نماید. 1- خاڵ = نقطه(.) نقطه در موارد زیر به کار برده می شود: الف- در پایان جمله های کامل خبری یا انشایی، مانند: - حسن، یکی از شاگردان خوب کلاس است. - حهسهن، یهکێک له قوتابییه باشهکانی پۆله. مبادا که ماشین تو را زیر بگیرد. نهوهک ماشثن وهبهرت دا. ب- پس از هر حرفی که به صورت نشانه اختصاصی به کار رفته مانند: ک. د.(کریم دافعی) سال 458ق.م (قبل از میلاد مسیح) ساڵی 458 پ. ز(پێش زایین) یادآوری: هر گاه دو جمله کامل با «و» به یکدیگر عطف شوند، نقطه در پایان جمله دوم گذاشته می شود، مانند: از دوستم آزرده خاطر بودم و به همین جهت به خانه او نرفتم. له هاواڵه کهم تۆرابووم و بۆیه نهچوومه ماڵیان. 2- کۆما = ویرگول(،) ویرگول نشانه ی توقف یا درنگ کوتاهی است که در موارد زیر به کار می رود: الف- میان عبارت ها یاجمله های غیرمستقلی که در مجموع یک جمله ی کامل را تشکیل می دهند، مانند: - پس از چند سال تنهای، یک هفته پیش، با دختری ازدواج کرد. - پاش چهن ساڵ تهنیایی، حهوتوویهک لهوه پێش، کچێکی ماره کرد. - زمستان امسال، با برف و سرما فرا رسید. - زستانی ئهوساڵ، به بهفر و سرما فرا رسید. - آن جا که آب هست، آبادی هست. - ههر جێیهک ئاوی بێ، ئاوهدانیشی دهبێ. - هر کس ورزش کند، تندرست می شود. - ههر کهس وهرزیش بکا، تهندروست دهبێ. - روزه بگیرید، تا تندرست شوید. - بهڕۆژوو بن، ههتا تهندروست بن. ب- آن جا که کلمه یا عبارتی به عنوان توضیح در ضمن جمله یا عبارتی دیگر آورده شود، مانند: - دیروز، روز عید فطر، به سنندج آمدم. - دوێنێ، رۆژی جێژنی رهمهزان، هاتمه سنه. ج- آنجا که در مورد چند کلمه اسناد واحدی داده می شود، مانند: حسن، احمد و کریم برادرند. حهسهن- ئهحمهد و کریم بران. د- برای جدا کردن اجزای مختلف نشانی اشخاص یا مرجع و مأخذ. - آقای علی رحیمی، دانشکدهی ادبیات، سال سوم. - ئاغای عهلی رهحیمی، زانکۆی ئهدهب، ساڵی سێههم. - دیوان نالی، تصحیح ملا عبدالکریم مدرس، انتشارات کردستان، سنندج، 1383 . 3- کۆمای خاڵدار = نقطه ویرگول (؛) نقه ویرگول، علامت وقف یا درنگی بیشتر از ویرگول و کمتر از نقطه است که در موارد زیر به کار می رود: الف- برای جدا کردن عبارت های مختلف یک جمله طولانی که ظاهراً مستقل و لکن در معنی با یکدیگر مربوط می باشند، مانند: - مشک آن است که خود ببوید؛ نه آن که عطار بگوید. - میسک ئهوهیه بۆخۆی بۆنخۆش بێ، نهک عهتار پێی ههڵبڵێ. ب- در جمله های توضیحی مانند: - قاصدی نزد او فرستاد: قاصدی عاقل و نکته دان. - قاسیدێکی نارده لای؛ قاسیدێکی ژیر و قسهزان. 4- دوو خاڵ = دو نقطه (:) موارد استفاده از این علامت به شرح زیر است: الف- وقتی می خواهند سخن کسی را نقل کنند، مانند: احمد از بازار آمد و گفت: انگور خوبی خریدهایم. ئهحمهد له بازاڕهوه هات و کوتی: ترێیه کی باشم کڕیوه. ب- وقتی می خواهند چیزی را شرح دهند، مانند: ما در مدرسه این درس ها را می خوانیم: تاریخ، فارسی، حساب... ئثمه له قوتابخانه ئهو وانانه دهخوثنین: مثژوو، فارسی، حیساب... ج- هنگام معنی کردن لغات، مانند: ذکاوت: زیرکی زهکاوهت: زیرهکی 5- جووت کهوان = علامت نقل قول یا گیومه («») این علامت در موارد زیر به کار می رود: الف. موقعی بکار می رود که بخواهیم عین سخن با نوشته کسی دیگر را بیاوریم، مانند: معلمم می گفت: «درس هایت را خوب بخوان» مامۆستام کوتی: «وانهکانت باش بخوێنه» ب. اگر بخواهیم توجه خواننده ای را به کلمه ای معطوف کنیم آن کلمه را داخل گیومه می گذاریم، مثلاً کلماتی را که اسم مکان، شخص، کتاب و ... هستند، معمولاً در میان گیومه قرار می دهیم: «ههنبانه بورینه» بیشتر از سی هزار لغت را در خود جای داده است. «ههنبانه بورینه» پتر له سی ههزار وشهی له خۆ گرتوه. «عبدالرحمن شرفکندی مشهور به ههژار» یکی از بزرگترین شخصییت های کُرد است. «عهبدولرحمانی شهرهفکهندی به ناو بانگ به ههژار یهکێکه له که سایهتییه ناودارهکانی کورد». 6- کهوان = پرانتز «()» وقتی می خواهیم مطلبی را در جمله توضیح دهیم که نخواندن آن تأثیری در متن جمله ایجاد نمی کند، آن را داخل پرانتز می گذرانیم، مانند: - شریعت اسلام (نوشته ی ملا عبدالکریم مدرس) در مورد مسایل فقهی مذهب امام شافعی است. - شریعهتی ئیسلام (نووسینی مهلا عهبدولکهریمی مودهڕڕێس) له بارهی فیقهی مهزههبی ئیمامی شافعییه. 7- نیشانهی پرسیار = علامت سئوال (؟) وقتی جمله صورت پرسشی (سئوال) داشته باشد، علامت پرسش (؟) به کار می بریم، مانند: - شما در کدام مدرسه تحصیل می کنید؟ - ئێوه له کام قوتابخانه دهخوێنن؟ - من در مدرسه ایمان تحصیل می کنم. - من له قوتابخانه ی ئیمان دهخوێنم. - در کدام کلاس؟ - له کام پۆل؟ 8- نیشانهی سهرسورمان = علامت تعجب(!) این علامت نشانه تعجب است و برای حالات عاطفی، ندا، و تأکید و تحسین نیز به کار می رود، مانند: - عجب باغ دلگشایی است! - چ باغێکی خۆشه! - کتاب بسیار زیبایی است! - کتێبێکی زۆر جوانه! 9- کۆمهڵه خاڵ = نقاط تعلیق «...» وقتی سخن به مناسبتی قطع شود یا ناقص بماند، برای نشان دادن بریدگی کلام باید نقاط تعلیق «...» به کار برد؛ چه در اول و چه در آخر عبارت باشد، مانند: - او دارای صفات حسنه ای نظیر شجاعت، سخاوت و ... می باشد. - ئهو خوو و خدهی باشی وهک : ئازایهتی، سهخاوهت و ... ههیه. - ... و حالا تصمیم گرفته ایم که به کسی ارفاق نکنم، همین یک بار کافی است که ... - ... ئیدی بڕیارم داوه چاوپۆشی له کهسم، ههر ئهو یهکجاره بهسه که... نکته: حرف لام سنگین هم در کردی و هم در انگلیسی موجود بوده ولی در فارسی دیده نمی شود مثل : دڵ – گوڵ که در انگلیسی تلفظ کلماتی مانند Call,Wall آن را مشخصر می کند. چند مثال در جدول قسمت پائين جملات به سه صورت يعني به صورت كُردي ، به صورت فارسي ، و هم حروف لاتين كُردي كه به اين طريق مشخص شده نوشته ام: ردیف كُـــــــــــــردي معنی فارســـــی لاتين كُــــــــردي 1 ناوی تۆ چیه؟ اسم تو چيه؟ ؟Nawî To Čiye 2 ئهتوانم چهن پرسیارتان لێ بکهم؟ ميتونم چند سوال ازتون بكنم؟ ؟Etwanim Can Pirsyartan Lê Bikem 3 ئێوه له کام شاری کوردستان ئهژین؟ شما در كدوم شهر كُردستان زندگي ميكنين؟ Êwe Le Kam Şarî Kurdistan Ejîn 4 من له کوردستانی ئیرانم من از كُردستان ايرانم Min Le Kurdistanî Îranim 5 من له گورگ ئهترسم من از گرگ می ترسم Min Le Gurg aetirsim 6 ههر بژی کورد و کوردستان همیشه پایدار باشی کرد و کردستان Her bijî kurd u kurdistan 7 له ئاشناییتان فره خۆشحاڵ بووم! از آشناييتون خيلي خوشحال شدم! Le Aşnaîytan Fire Xoşhall Bûm 8 ناڤێ هه ڤالی باوکت چیه؟ اسم دوست پدر تو چیه؟ Navê hevalê Bawkit Čiye? 9 من له رهنگ سوور کاڵ خوشم تێ. من رنگ صورتی را دوست دارم. Min le reng sûr ka 10 موحهممهد و ههیژ ههڤالی یه کن. محمد و هژیر باهم دوست هستند. Muhemmed u Hejir hevalê yeken 11 ناڤێ باوکی ههڤالی من جهلاله. اسم پدر دوستم جلال است. Navî Bawkî min jelale 12 من له شارێکی چکوله دهژیم من در یک شهر کوچک زندگی می کنم. Min Le Šarêkî Čkole dajîm 13 من مهردمی شارهکهم خۆش گهرهکه من مردم شهرم را دوست دارم. Min Merdmî Šarekem Xoš aewê 14 من رهفیقانی زورم ههیه من دوستان زیادی دارم. Min Refîqanî Zorim Heye, 15 خوشکی من ئهکاسی ههیه خواهر من عکاسی دارد. Xoškî min aekasî heye. 16 هه ڤالی من هونهر مهنده دوست من هنرمند است Hevalê Min hunermende. 17 زمانی کوردی زمانێکی جووانه. زبان کردی زبان زیبایی است. Zimanî Kurdi Zimanêkî Jûane. 18 من ئیستا له سنه ئهژیم من در حال حاضر در سنندج زندگی می کنم Min Iêsta le Sine aejîm 19 هاواڵی باش ئهوهیه بارت لێ سووک کا دوست خوب آن است که باری را از دوش تو بردارد. Hevalê Baš aeweye Barit lê sok ka 20 کتێبی ناڵهی جودایی یهکێک له دوو کتێبه شیعرهکه ی سهید محهممهد ئهمینی شیخولئیسلامی ناسراو به ماموستا هێمنه. کتاب ناله ی جدایی یکی از دو کتاب شعر سید محمدامین شیخ الاسلام معروف به ماموستا هێمن است. Kitêbi Naley judaî yekêk le dû kitêbe Ši΄rekey seyid Muhemmed aemini Šyxulîs Nasraw be mamusta Hêmine. 21 جهوههر کرمانج شاعیری گهوری کورد له دهشتی ههولیر له دایک بو. جوهر کرمانج شاعر بزرگ کرد در شهر ههولیر به دنیا آمد. Jewher kirmanj Ša΄iri Gewrey kurd le Dešti hewlêr le dayk bu 22 گهله گورگ یهکێک له کۆمهڵه کانی نووسهری بهناوبانگی کورد حوسهین عارفه. گله گرگ نام یکی از نوشته های نویسنده بزرگ کرد حسین عارف است Gele gurg yekêk le komele kani nûseri benawbangi kurd husyin ΄rife 23 سهربازهکان بو دفاع له ولاتیان پهرورده ئهکرن سربازان برای دفاع از کشورشان آموزش داده می شوند. Serbaze kan bo difa΄ le wilatyan perverde aekirin 24 کوردستان سهیرانگاکانی زوری ههیه. کردستان تفریح گاههای زیادی دارد. Kurdistan seyrangakanî zurî heye. 25 وهزارهتی رۆشنبیری کوردستانی عێراق وزارت فرهنگ و ارشاد کردستان عراق Wezaretî rošinbîrî kurdistanî ΄êraq 26 بانه یهکێک له ناوچه سنووریهکانی کوردستانی ئیرانه بانه یکی از شهر های مرزی کردستان ایران است Bane yekêk le Navče Sinûriekani kurdistani aerane 27 مهردم له جێژنی نهوروزدا، جێژنه پیرۆزه له یهک دهکهن مردم در عید نوروز، به یکدیگر عید را تبریک می گویند. Merdim le cêjni newrûzda cêjne pîruze le yek deken 28 آسیاوان گهنم دههارن و دهبی به ئارد آسیابان گندم را آسیاب کرده و آرد می کنند Asyawan genim daharin u debê be ard 29 ژیری به گهورهیی و چکۆلهای نییه عقل و خرد به بزرگی و کوچکی اندام نیست. Jîrî be Gewreî u Čkuleî Nîya 30 گهورهم رێم بده تا تۆڕهکه ببڕم و رزگارتان کهم سرورم اجازه بدهید تور را پاره کنم و شما را آزاد کنم. Gewrem rêm bide ta toreke bibirim u rizgartan kem 31 کاک سوارهی ئیلخانی زاده به زمانی فارسیش شێعری کوتووه سواره ایلخانی زاده به زبان فارسی هم شعر سروده. Kak swarey îilxanî zade be zimanî Farsiš Šêri kutûe 32 من خۆشم له باران دێ من باران را دوست دارم MinXušim lew baran dê 33 منالهکان له زستاندا بهفر بازی ئهکهن کودکان در زمستان برف بازی می کنند. Minalekan le zistanda befir Bazî aeken 34 ناوی ئهوهل مانگی هاوین پووشپهڕه نام اولین ماه تابستان تیر است Nawî Aewel Mangî hawîn Pûšpere 35 من له مانگی رێبهندان له دایک بووم من متولد بهمن ماه هستم Min le mangî Rêbendan le dayk bûm 36 یادگار کوتی: دایه گیان قوتووی رهنگهکانم گم کرد یادگار گفتک مادر جان، قوطی جای رنگ هایم را گم کردم Yadigar kutî:Daye gyan qutûî rengekanim gum kird 37 رۆژێکیان یادگار له قوتابخانه گهرایهوه در یکی از روز ها یادگار از مدرسه به خانه بازگشت Rojêkyan yadigar le qutabxane gerayewe 38 من لههجهی بۆکانیم زۆر پێ خۆشه من لهجهی بوکانی رو خیلی دوست دارم Min lehjey Bokanîm Zor pê Xoše 39 ئهحمهد کوڕی کاک بارامه احمد پسر آقا بهرام است Ehmed kořî Kak Barame 40 ههورامان ناوی ناوچهیهکه له کوردستان هورامان اسم منطقه ای در کردستان است Hewraman nawi nawčêke le kurdistana 41 من دایکم خۆش ئهوێ من مادرم را دوست دارم Min daykim Xoš aewî 42 دارا و سارا خهڵکی شارن دارا و سارا اهل شهر هستند Dara u sara xaîki Šarin 43 نازدار و ئارهزوو ئامۆزان نازدار و آرزو دختر عمو هستند Nazdar u Arezû Amozan 44 مستهفا و جلال کایه دکهن مصطفی و جلال بازی می کنند Mistefa u jelal kaye Deken 45- مستهفا زۆر ماندوو بووه ابراهیم خیلی خسته شده ebrahim Zor mandû bûe. 46 ئیمه له تارانهو مێوانمان هاتووه از تهران برای ما مهمان آمده me le taranew mêwanman hatûe.Ě 47 به یهکم رۆژی ساڵی نوێ دهلین: نهوروز به اولین روز سال جدید نوروز می گویند Be yekim Rûjî Salî Nûe Delên: newrûz 48 زمانی کوردی ئیستا به دو ئهلفوبێی عهرهبی و لاتین دهنوسرێ زبان کردی در حال حاضر با دو نوع الفبای عربی و لاتین نوشته می شود. Zimanî kurdi Ěsta be du aelfubêy ΄erebi u latin denusirê. 49 یهکێک له هاوکلاسیهکانی من کرماشانییه یکی از هم کلاسیهای من اهل کرمانشاه است Yekêk le hawkilasîyakanî min kirmašanîe. منابع: 1- آموزش خواندن و نوشتن زبان کردی تالیف مصطفی ایلخانی زاده، 2- Řênûsî Kurdî تالیف رحیم سلطانی فرهنگ سه زبانه ئاسو ترجمه و تألیف امیر امینی FreeCod Fall Hafez موضوعات مرتبط: آموزش زبان کردی، ، [ پنج شنبه 5 ارديبهشت 1392
] [ 11:35 ] [ ابراهیم پرورش ] |
|
[ طراحی : ایران اسکین ] [ Weblog Themes By : iran skin ] |